- ۰۳/۰۶/۰۸
- ۱ نظر
همین الان یه عمل بد داشتم. خداروشکر فعلا بخیر گذشته و مریضم حالش خوبه. شریان رحمی رو بستیم تا هماتوم خلف رحم گسترش پیدا نکنه. تا صبح باید هر یک ساعت برم لابلای مریضا اینو چک کنم نمیره یه وقت. خدایا دمت گرم که هوامون رو داری بدون اینکه توجه کنی ما کی هستیم...
فقط توی لحظات اوج استرس برای مثلا نیم ساعت اینا حواسم پرت میشه. بعدش دوباره حس تنهایی عمیق و عدم مفید بودن در زندگی منو میخوره. من چوبیام و تنهایی مویانهست! داره من رو تموم میکنه
- ۰۳/۰۶/۰۸
به زودی ازدواج می کنی عشقم تو لایق بهترینهایی
خانوم چقدر خفنی ها