من آنِ تــــوام مرا به من باز مده

وقتی دنیا با همه‌ی وسعتش برات تنگ شد

روزی که رویاها با همه شیرینی برات تلخ شدن

وقتایی که کلی حرف داشتی اما هیچ کس نبود، ذهنت به اندازه تموم جنگ های جهانی مشوش بود اما باید ظاهر رو نگه میداشتی

برای مدت کوتاهی هم که شده بخواب :)

فک کنم خدا اگه خواب رو نمی‌آفرید جدی جدی نمیتونستم ادامه بدم

هیچ چیز عاشقانه قرار نیست پیش بره! دورانش گذشته. با واقعیت روبرو شو دختر زندگی و کار و روزگار لطیف نیست. ذاتش زمخته. هرروز خراش جدید بهت میده....

شاید بقول کره‌ای ها توی زندگی بعدی اوضاع جور دیگه پیش رفت....

  • ۰۳/۰۹/۲۷
  • آفتابگردون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی