- ۰۴/۰۴/۱۱
- ۱ نظر
با اینکه سخت بود، با اینکه خیلی خیلی برایم سخت بود سعی کردم بگویم! بعد دعا کردم که خدایا من همینقدر توانستم... میشود بقیه کار را پیش ببری؟
رنجورم. ناامید نه ولی بسیار غمگینم. خدایا این یکی را میشود کمی تخفیف بدهی؟
شاید بگویی خب مسئولیت من بیشتر بود شاید..
میخواستم بگویم که پاپول و ماکول آنکه آبله دارد اگر کراسته شده باشد برای دیگری پروفیلاکسی یا درمان است، من که هنوز کم و بیش مبتلاام. اما راستش اعتراف به این ابتلا خودش کم زشت نبود و تازه تو خودت صاحب تن و سلامت و بیماری هستی پس روده درازی را تمام میکنم. بغض میکنم! این یکی را میخری میدانم. میدانی بندهات جایی ندارد برود....پریشان و سر در گریبان. آن هم اینجا، در مجلس عزای حسینت... هیهات که من با پای خود آمده باشم که تو کشاندیام به آغوش امنت...
+این رفیق کوچک مجازی شما، درخواست دعایی دارد که اگر شد درپایانِ مرواریدِ اشکهایتان برای امامحسین، به خدای حسین بگویید. خاک پای عزادارانش سرمه چشمانم.
- ۰۴/۰۴/۱۱
امیدوارم خدا ازین همه اصطلاحات پزشکی که در استعاره های اخلاقی عرفانی خیساندی سر در بیاره
ولی اگر حاجتت اشتباهی برآورده شد کسی رو مقصر ندون