من آنِ تــــوام مرا به من باز مده

مشهدم رو کنسل کردم. حوصله کش و قوس و جدال ندارم واقعا.

ما رو چه به این غلطا!

اونم زنگ زده درحالیکه گوشی توی دستم بود، تا اومدم جواب بدم قطع کرد. بگو خو کی گفته که زنگ بزنی فرار کنی؟! اصلا کسی مگه جرات میکنه به تو امر و نهی کنه جناب رئیس اسبق؟! مجبوری؟عین آدم پیغام بده دیگه! والا طرف معلوم نی با خودش چند چنده :/

خیلی دوست دارم بدونم روان و زندگی آدمایی که میرینن تو حال و روز بقیه چجوری کار میکنه. چرا اینقدر زیاد شدن این آدما؟! خودشون حالشون بد نمیشه از این لایف استایل؟! 

 

+ رزیدنت سال آخر اطفال بود. بدن یخ و صورت رنگ پریده‌ی اون  میگفت همه چی تموم شده. ما سزارین اورژانسی رو همونجا روی تخت icu در شرایط غیر استریل انجام دادیم. بچه زنده موند اما خودش رفت.... علم پزشکی و سالها کشیک رو برای فرار استفاده کرده بود. سی‌پی‌آر آخرین تلاش بی‌مورد ما بود. بعد از اون همه خستگی فقط داشت کمی استراحت می‌کرد همین!

  • ۰۲/۰۸/۰۲
  • آفتابگردون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی